علی
محمّد شیرازی بیپرده ادعای ربوبیت و الوهیت کرده و خود را ذات الله
مینامد: «شهد الله انه لا اله الا هو الملک ذو الملاکین و ان علی قبل نبیل
ذات الله و کینونیته».(1) او درباره ظهور ربوبیتش مینویسد: «چون که ظهور
سر ظهور الله نه ظهور به شأن نبوت و ولایت، بل به ظهور ربوبیت از این جهت
بود که ظاهر شد به ظهور اننی انا الله لا اله الا انا در حین ظهور اول کسی
که به من بیعت کرد، محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، چنانچه نص حدیث
است، بعد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بود و بعد ائمه (سلام الله
علیهم)».(2)
حسین علی نوری نیز با نفی توحید، از یگانگی خود مینویسد:
«انّه لا اله الّا انا الباقی الفرد القدیم» (3) و برخی صفات الهی را برای
خود میشمارد: «یا ملأ الانشآء اسمعوا ندآء مالک الاسمآء انّه ینادیکم من
شطر سجنه الاعظم انّه لا اله الّا انا المقتدر المتکبّر المتسخّر المتعالی
العلیم الحکیم.» (4) او در ادامه آورده است: «ایّاکم ان یمنعکم ما نزّل فی
الکتاب عن هذا الکتاب الّذی ینطق بالحقّ انّه لا اله الّا انا العزیز
الحمید» (5) و اضافه میکند: «قال و قوله الحقّ انّه ینطق فی کلّ شأن انّه
لا اله الّا انا الفرد الواحد العلیم الخبیر».(6)
حسین علی نوری در
قصیده ورقائیه خود را خدای خدایان میخواند: «کلّ الالوه من رشح امری
تالّهت و کلّ الربوب من طفح حکمی تربّت» (7) و در لوح تولدش با جملهای
متناقض، از ادعای الوهیت خود پرده برمیدارد: «فَیا حَبَّذا مِنْ هذَا
الْفَجْرِ الَّذی فیهِ اسْتَوی جَمالُ الْقِدَمِ عَلی عَرْشِ اِسْمِهِ
الْأَعْظَمِ الْعَظیمِ وَ فیهِ وُلِدَ مَنْ لَم ْیَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ»
(8) و خود را حقیقت الرحمان میخواند: «بِاَنَّ هذِه لَلَیْلَةٌ وُلِدَتْ
فیها حَقیقَةُ الرَّحْمنِ». (9)
عباس افندی (دومین سرکرده بهائیت معروف
به عبدالبهاء) نیز در گزارشی از ادعاهای الوهیت قدوس و قرهالعین خبر
میدهد: «حضرت قدّوس روحی له الفداء یک کتاب در تفسیر صمد نازل فرمودند از
عنوان کتاب تا نهایتش انّی انا اللّه است و جناب طاهره انی انا اللّه را در
بدشت تا عنان آسمان باعلی النداء بلند نمود.» (10)
با بررسی جریانهای پیش از بابیت و بهائیت روشن میشود که این ادعاها ریشه در انحرافات فکری جریانهای باطنی شیعه دارد:
2. 2. 1. نصیریه:
اشعری قمی از ابنتیمیه گزارش میکند که از بدعتهای فرقه نصیریه این است
که میگفتهاند: «اشهد ان لا اله الا حیدر انزع البطین؛ اشهد ان لا اله الا
سلمان ذو القوه المتین».(11)
2. 2. 2. حروفیه:
بر اساس برخی
گزارشها، حروفیان در اذان و اقامه به الوهیت و وحدانیت فضلالله نعیمی
شهادت میدادند: «اشهد ان لا اله الا فضلالله». (12)
2. 2. 3. نقطویه:
نقطویه در گزارشهای خود آورده است که محمود پسیخانی (سرکرده جریان
نقطویه) نیز آشکارا از خدایی دم میزد: «لا اله الا انا». (13) خیاوی (از
نویسندگان معاصر) نیز نوشته است نعیمی (مرشد جریان حروفیه) در سرودههای
خود از الوهیت دم میزند:
پنبه غفلت ز گوشش، خواجه چو آرد برون بشنود از کاینات انی انا الله ما (14)
یادسپاری: برخی از بابیان و بهاییان در مقام توجیه ادعاهای الوهیت و
ربوبیت علی محمّد شیرازی و حسین علی نوری از شطح بودن آنها سخن گفتهاند و
به جملات بایزید بسطامی استناد کردهاند. در مقام پاسخ باید گفت: میان
ادعاهای علی محمّد و حسین علی با جملات بایزید بسطامی که از الوهیت دم زده
است، تشابه و تفاوتهایی وجود دارد.
آری، هر سه از الوهیت دم زدهاند؛
لیکن شیرازی و نوری بیپرده از «لا اله الا انا» و ... سخن گفتهاند و
بسطامی با گفتاری کنایی و شطحگونه از الوهیت دم زده است. بسطامی در
اینباره میگوید: «لیس فی جبتی سوی الله» و «سبحانی ما اعظم شأنی». (15)
جملات حلاج نیز همچون تعابیر بایزید است. او نیز با صراحت ادعای الوهیت
نکرده و با جملاتی شطحگونه میگوید: «انا الحق»؛ (16) بر این اساس ادعاهای
علی محمّد شیرازی و حسین علی نوری از جنس جملات حلاج و بایزید نیست که
بتوان توجیحشان کرد.
پانوشت:
1. لوح هیکل الدین، ص 5.
2. تفسیر سوره حمد، تفسیر نقطه باء زیر بسم الله.
3. اقدس، ص 84 و 86.
4. همان، ص 123 - 124.
5. همان، ص 125 - 126.
6. همان، ص 136.
7. مکاتیب، ج 2، ص 255.
8. رساله ایام تسعه، ص 50.
9. همان، 55.
10. مکاتیب، ج 2، ص 255.
11. المقالات و الفرق، اشعری قمی، ص 353.
12. دانشنامه جهان اسلام، ج 13، ص 86.
13. جنبش نقطویه، ص 137.
14. حروفیه، ص 196.
15. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 15، 409.
16. همان، 410.
نک: محمد علی پرهیزگار، 1395، فصلنامه پژوهشهای مهدوی، شماره 15، مقاله: «پیشینه ادعاهای مظهریت و الوهیت سران بابیت و بهائیت در جریانهای باطنی شیعه».