بهائیت از جمله جریان های مدعی معاصر است که شعارهای به ظاهر زیبای بسیاری مطرح میکند از جمله عدم مداخله در سیاست و تبعیت از حکومت. از جمله آثار بهائیان که به این موضوع پرداخته است، کتاب «گنجینه حدود و احکام» است که اشراق خاوری در باب هفتاد و پنجم آن با عنوان «در وجوب اطاعت حکومت و نهی از طبع کتاب بدون اجازه حکومت» چنین مینویسد:
1. حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوح عزیزاللّه خان ورقا میفرمایند قوله تعالی:
«باری بنصّ قاطع جمال مبارک روحی لاحبّائه الفدا ابداً بدون اذن و اجازه حکومت جزئی و کلّی نباید حرکتی کرد. و هر کس بدون اذن حکومت ادنی حرکتی نماید مخالفت بامر مبارک کرده است و هیچ عذری از او مقبول نیست. این امر الهی است ملعبه صبیان نیست که نفسی چنین مستحسن شمرده و بمیزان عقل خود بسنجد و نافع داند. عقول بمنزله ترابست و اوامر الهیّه نصوص ربّ الارباب. تراب چگونه مقابلی با فیوضات آسمانی نماید لعمرک هذا وهم مشهود و کلّ من خالف سیقع فی خسران مبین.»(1)
2. و در لوح ابن ابهر نازل قوله تعالی:
«بعضی نفوس اوامر قطعیّه الهیّه را بهوای نفسانی اهمّیّت ندهند و مخالفت را در بعضی موارد نظر بمصلحت و حکمت جایز دانند و این از ضعف ایمان و عدم اعتقاد و قلّت ثبات و تذبذب حاصل گردد. امر قطعی الهی این است که باید اطاعت حکومت نمود این هیچ تأویل برنمیدارد و تفسیر نمیخواهد. از جمله اطاعت این است: کلمهای بدون اذن و اجازه حکومت نباید طبع گردد و السّلام و من خالف ذلک خالف امرالله و انکر آیاته و جاحد بنفسه و استکبر علیه و استحسن رایة السّقیم و ترک نصّاً قاطعاً من ربّه المنتقم الشّدید.»(2)
3. و در لوح سیفاللّه ابن شهید تربتی نازل قوله تعالی:
«تکلیف احبّای الهی اطاعت و انقیاد حکومت است خواه استقلال و خواه مشروطه.»(3)
بنابر آنچه خواندید:
یکم. اطاعت از حکومت از واجب و امور قطعی الهی است که بهائیان حق هیچ گونه مخالفت با حکومت را ندارد.
دوم. کوچکترین حرکت آنان باید با اجازه حکومت باشد.
سوم. در مخالفت با حکومت هیچ گونه عذر و بهانهای پذیرفته نیست.
چهارم. کسی حق ندارد که این مسئله را با عقل خود بسنجد و بررسی کند، زیرا عقل اینجا هیچ جایگاه و ارزشی ندارد و به منزله تراب (خاک) است؛ یعنی عقل کاملاً تابع و تعطیل است. به عبارت دیگر مطابقت عقل و دین یعنی کشک.
پنجم. مصلحتاندیشی در این حکم جایز نیست؛ بلکه به منزله ضعف ایمان و عدم اعتقاد و بیثباتی در دین و .. است.
ششم. حکم اطاعت از حکومت نص رب الارباب است و کسی حق تأویل و تفسیر آن را ندارد که مثلاً بگوید این حکم در مورد زمان عبدالبهاء یا منطقه او است و ربطی به الآن ندارد؛ بلکه حکم کلی است و قید زمان و مکان و ... ندارد؛ پس توجیه و تأویل و تفسیر ممنوع است.
هفتم. بهائیان حق ندارند بدون اذن و اجازه حکومت طبع کنند؛ یعنی نوشتن و چاپ کتاب و مقاله و اعتراضیه و ... توسط بهائیان باید با اذن و اجازه حکومت باشد.
هشتم. هر کس بدون اجازه حکومت قدمی بردارد یا چیزی چاپ کند، با امر خدا مخالفت کرده است و آیاتش را انکار کرده است .... و نص قطعی از خدا را انکار کرده است که بداید بداند خدا شدیداً انتقام میگیرد.
پس با وجود این همه تأکید:
- چرا بهائیان علیه حکومت ایران اقدام میکنند؟ مثلاً در فتنه 88 با فتنهگران به خیابان آمدند. اصلاً بر فرض که اعتراض هم داشتند، مگر حکومت این شیوه اعتراض را ممنوع نکرده بود، چرا آنان از این امر حکومتی تبعیت نکردند؟
- چرا بهائیان علیه امنیت، اقتصاد و دیگر منافع حکومت ایران اقدام میکنند و پرونده حقوق بشری علیه حکومت ایران تشکیل میدهند؟ در تحریم علیه حکومت ایران اقدام و همکاری میکنند؟
- چرا بدون اجازه حکومت ایران علیه حکومت مقاله مینویسند و کتاب چاپ میکنند؟
- چرا علیرغم ممنوعیت قانونی، دانشگاه زیر زمینی میسازند؟
و دهها چرای دیگر؟
مگر شما بهائی نیستید؟ مگر عبدالبهاء نمیگوید که مصلحتاندیشی در این حکم جایز نیست؛ بلکه به منزله ضعف ایمان و عدم اعتقاد و بیثباتی در دین و .. است.
مگر نمیگوید نمیگوید: «تکلیف احبّای الهی اطاعت و انقیاد حکومت است خواه استقلال و خواه مشروطه».
مگر نمیگوید: «اطاعت از حکومت از واجب و امور قطعی الهی است که بهائیان حق هیچ گونه مخالفت با حکومت را ندارد.»
این تناقض در آثار و آموزههای بهائیت با رفتار تشکیلات، سران و بزرگان بهائیت چه معنایی دارد؟ آیا جز تبعیض، دو رویی و نفاق چیزی از این احکام دانسته میشود؟
این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که اگر این دوگانگی میان آثار و آموزههای بهائیت و کردار برخی از پیروان بهائیت رخ میداد، قابل توجیه بود که چند بهائی تخلف کردهاند؛ (مانند برخی مسلمانان که گاهی به برخی از احکام و دستورات دینی عمل نمیکنند و این تخلف را کسی به حساب دین اسلام نمیگذارد.» ولی این دوگانگی میان آثار و گفتار سران بهائیت با عمل تشکیلات و سران آنان است؛ یعنی سران بهائیت و تشکیلات بیت العدل است که علیه حقوق بشر در حکومت ایران بیانیه میدهد و سران این جریان هستند که تحریمها علیه حکومت ایران را حمایت میکنند و سران این جریان هستند که جنجال رسانهای علیه حکومت ایران به راه میاندازند و این مصداق دوگانگی میان نهی امر عبد البهاء و عمل سران فعلی بهائیت است.
پانوشت
1. گنجینه حدود و احکام، ص 463 - 464.
2. همان، ص 464.
3. همان، ص 464.
منبع: پایگاه جامع شناخت بهائیت
لینک پیگیری مقالات در پیام رسانها:
ایتا:
https://eitaa.com/bahaiat
تلگرام:
https://telegram.me/bahaiat_net
https://telegram.me/joinchat/BkW_SUFwlMXotBYfp0OE7A
مقالات مرتبط
1. علت مظلومنمایی بهائیان و جنجال حقوق بشری بهائیت علیه حکومت ایران
2. عدم مداخله بهائیان در سیاست