واژه «پسر انسان» در عبری (بن آدام) و در آرامی (بارناش) همانند زبان هم خانوادهشان عربی (ابن آدم) در اصل به معنای یک فرد انسانی و قابل اطلاق بر همه آدمیان است؛ اما کاربرد این واژه، در تاریخ یهود سابقه دارد. دست کم نویسنده کتاب دانیال (حدود ۱۵۰ ـ ۲۰۰ ق.م) اول بار، این واژه را به معنای نجات شناختی و فرجامشناختیاش به کار برده است.(۱)
این ترکیب در زبان فارسی میتواند دو صورت وصفی یا اضافی داشته باشد؛ لیکن در زبانهای دیگر بدون هیچ ابهامی یک ترکیب اضافی و در برابر عنوان پسر خداست؛ یعنی هم پسر خداست، هم پسر انسان.(۲)
این بخش به بررسی شخصیت ابن الانسان از دیدگاه ادیان یهودیت، مسیحیت، اسلام و جریان بهائیت میپردازد:
۱. یهودیت
اصطلاح «ابن الانسان» در عهد قدیم برای مسیح موعود یهودیت به کار رفته است که برای او سلطنتی بیپایان معتقد بودند: «و در رؤیای شب نگریستم و اینک مثل پسر انسان با ابرهای آسمان آمد و نزد قدیم الایام رسید و او را به حضور وی آوردند و سلطنت و جلال و ملکوت به او داده شد تا جمیع قومها و امتها و زبانها او را خدمت نمایند. سلطنت او سلطنت جاودانی و بیزوال است و ملکوت او زائل نخواهد شد.»(۳)
در باور یهودیت، پسر انسان، همان مسیحای آسمانی است، با نام و کارکردهای جدید، از این رو اخنوخ (۴) و عزرا (۵) او را مسیحا میخوانند. او «شاخه داوود» نیز نامیده شده است.(۶)
خصلت فرجامشناختی «پسر انسان» ویژگی برجسته اوست. دانیال، آمدن او را همزمان با پایان امپراتوری کافران و شروع داوری خدا میداند.(۷) وظیفه اصلی او فعالیتی فرجامشناختی برای نجات درستکاران و محکومیت و نابودی گناهکاران است.(۸)
«پسر انسان» در «داوری پایانی» نقش دارد و گاهی خود خدا «داور» خوانده میشود؛ (۹) در حالیکه «پسر انسان» همراه او میآید. (۱۰) از اینرو شاید بتوان گفت که او از سوی خدا به داوری منصوب میشود.(۱۱)
بر اساس عهد قدیم، پسر انسان، شخصیتی در موازات مسیحا نیست؛ بلکه او همان مسیحای فراانسانیتر شده است. نجات مسیحا نیز نوعی نجات این جهانی با جنبههای سیاسی، دینی و اخلاقی بود؛ لیکن نجات «پسر انسان» با حفظ این جنبهها، چهره فرجامشناختی و کیهانی به خود میگیرد. مسیحای دوره عهد عتیق دارای پادشاهی مستقل از امارت یهوه نبود؛ لیکن مسیحای متأخّر (یا همان پسر انسان) حاکم دورهای پیش از دوره پادشاهی خدای سبحان است. در واقع سلطنت او درآمدی بر پادشاهی ابدی خدای متعالی است. (۱۲)
۲. مسیحیت
مسیحا دانستن عیسی(علیه السلام) در جامعه یهودی، امری نبود که به سادگی مورد پذیرش عمومی قرار گیرد. بیتردید عیسی(علیه السلام) در شخصیت و کارکرد دارای تمام ویژگیهای موعود یهودیان نبود، از اینرو یهودیان متعصب نمیتوانستند بر روستازادگیاش چشم بپوشند و از ادبیات سادهاش بگذرند. آنان بر اساس سنت دینی کهن خود، در انتظار شهریاری از نسل داوود بودند. در مقابل، مسیحیان همه تلاش خود را به کاربستند تا انطباق عیسی(علیه السلام) را با پیشگوییهای پیامبران یهودی ثابت کنند؛ نمونه بارز آن در اناجیل همنوا به ویژه با انجیل متی است. در بیان داستان تولد عیسی(علیه السلام) هیچ بخشی را نمیتوان یافت که در آن تلاشی برای انطباق پیشگوییهای عهد عتیق بر عیسی(علیه السلام) مشاهده نشود؛ به گونهای که برخی گفتهاند: «اناجیل وضع شدهاند تا ثابت کنند عیسی(علیه السلام) همان موعود بنی اسرائیل است.» (۱۳)
آیا عیسی خود مدعی مسیحایی بوده یا خیر، گزارش روشنی در عهد جدید نیامده است؛ بر اساس این گزارش حضرت عیسی(علیه السلام) از این هم پرهیز دارد که یارانش او را با این وصف بخوانند؛ ولی این درخواست میتواند برای دوری از جنجالهای احتمالی و حفظ جان یاران به آنها توصیه شده باشد؛ چنانکه او در جمعهای خصوصیترِ اصحاب، ادعایی دارد که میتواند بر مسیحا بودن حمل گردد.(۱۴)
کنیه «پسر انسان» که عیسی(علیه السلام) ۳۰ مرتبه آن را برای خود به کار میگیرد،(۱۵) تعبیری کنایهآمیز است که بر مسیحای یهود دلالت دارد. او خود گفته است: «چنان که پسر انسان نیامده تا مخدوم شود؛ بلکه تا خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا کند.» (۱۶)
بر اساس روایت اناجیل، حضرت عیسی(علیه السلام) هرگز فرضیه نجاتبخشی خود را بر تشکیل یک نهاد حکومتی یا نظریهای اجتماعی بنا نکرده است. به همین دلیل نمیتوان کارکرد اجتماعی روشنی برای او در نظر گرفت. رسولان مسیحی نیز معتقدند: «عیسی(علیه السلام) آمده تا در نقش بنده بلاکش خدا، تاوان گناهان آدم باشد و بارگناه او را از دوش مؤمنان بردارد.»(۱۷) بر این اساس حضرت عیسی(علیه السلام) در غالب موارد، این عنوان را درباره خود به کار بسته است: «ساعتی رسیده است که پسر انسان جلال یابد.»(۱۸)
مؤید این دیدگاه، آیاتی است که از بازگشت و حضور زمینی عیسی(علیه السلام) سخن میگوید: «همین عیسی که از میان شما بالا برده شده، باز خواهد گشت.» (۱۹) بر پایه این اصول ایمان مسیحی و بر اساس گزارش کتاب مقدس، عیسی(علیه السلام) بارها اعلام کرده که شخص او (۲۰) به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی (۲۱) در جلال پدر و همراه فرشتگان (۲۲) و با پیروزی و فتح خواهد آمد.(۲۳) اشارات کتاب مقدس در این زمینه گویا و آشکار است و این گونه تعابیر را کم و بیش میتوان در سراسر کتاب مقدس پیگیری کرد. (۲۴)
همچنین آمده است: هنگامیکه عیسی(علیه السلام) به نواحی قیصریه فیلیپی رسید، از شاگران خود پرسید: «به گفته مردم، پسر انسان کیست؟» آنان پاسخ دادند: «برخی میگویند: یحیای تعمیددهنده است. بعضی دیگر ایلیا و عدهای نیز آن را ارمیا یا یکی از پیامبران میدانند.» عیسی(علیه السلام) پرسید: «شما چه میگویید؟ به نظر شما من کیستم؟» شمعون پطرس پاسخ داد: «توئی مسیح، پسر خدای زنده.» عیسی(علیه السلام) گفت: «خوشا به حال تو، ای شمعون پسر یونا (ملقب به پطرس) ، زیرا این حقیقت را جسم و خون بر تو آشکار نکرد، بلکه پدر من که در آسمان است. من نیز میگویم که توئی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و دروازههای هاویه (جهنم) بر آن استیلا نخواهد یافت. کلیدهای پادشاهی آسمان را به تو میدهم. آنچه بر زمین ببندی، در آسمان بسته خواهد شد و آنچه بر زمین بگشائی، در آسمان گشوده خواهد شد.» آنگاه شاگران خود را منع کرد که به هیچ کس نگویند او مسیح است.(۲۵)
هنگامیکه از کوه فرود میآمدند، عیسی(علیه السلام) به آنان فرمود: «آنچه دیدید برای کسی بازگو نکنید تا زمانی که پسر انسان از مردگان برخیزد.»(۲۶)
هنگامی که در جلیل گرد هم آمدند، عیسی(علیه السلام) به ایشان گفت: «پسر انسان به دست مردم تسلیم خواهد شد. آنها او را خواهند کشت و او در روز سوم بر خواهد خاست.» (۲۷)
هنگامی که عیسی(علیه السلام) سوی اورشلیم میرفت، در راه، دوازده شاگرد خود را به کناری برد و به ایشان گفت: «اینک به اورشلیم میرویم. در آنجا پسر انسان را به سران کاهنان و علمای دین تسلیم خواهند کرد. آنها او را به مرگ محکوم خواهند کرد و به اقوام بیگانه خواهند سپرد تا استهزا شود و تازیانه خورد و بر صلیب شود. اما در روز سوم برخواهد ساخت.(۲۸)
بر اساس گزارش انجیل، حضرت عیسی(علیه السلام) در پیشگویی محل و زمان مرگ و رستاخیز خود میفرماید: «از آن پس عیسی(علیه السلام) به آگاه ساختن شاگردان خود از این حقیقت آغاز کرد که باید به اورشلیم برود و آنجا از مشایخ و سران کاهنان و علمای دین آزار بسیار ببیند و کشته شود و در روز سوم برخیزد. اما پطرس او را به کناری برد و سرزنشکنان گفت: «دور از تو، سرورم؛ مباد که چنین چیزی هرگز بر تو واقع شود.» (۲۹) بنابراین آنچه درباره مرگ و رستاخیز پسر انسان در کتاب مقدس آمده است، مراد حضرت عیسی(علیه السلام) است.
بر اساس گزارش کتاب مقدس، حضرت عیسی(علیه السلام) پیش از مرگ ظاهری، به اطرافیان خود گفت: «ساعت جلال یافتن پسر انسان فرا رسیده است.» (۳۰)
در نقل صریح دیگری از کتاب مقدس آمده است که حضرت عیسی(علیه السلام) کور مادرزادی را به امر الهی شفا داد؛ لیکن علمای یهود پس از گفتگویی با او، وی را از کنیسه بیرون کردند. حضرت عیسی(علیه السلام) از وی پرسید: «آیا به پسر انسان ایمان داری؟» پاسخ داد: «سرورم، بگو کیست تا به او ایمان آورم.» عیسی(علیه السلام) به وی گفت: «تو او را دیدهای؛ همان است که اکنون با تو سخن میگوید.» (۳۱) براساس این نقل صریح کتاب مقدس، مراد از ابن الانسان، همان حضرت عیسی(علیه السلام) است، بنابراین حضرت عیسی(علیه السلام) بر این عنوان توجه خاصی داشته است: «مردم مرا که پسر انسانم چه شخصی میگویند؟»(۳۲) لیکن پس از دوران پولس، با جا افتادن عنوان «پسر خدا»، عنوان «پسر انسان» مطرود و حذف شد.(۳۳)
دانشمندان مسیحی نیز بر این باورند که عنوان «پسر انسان» که در عهد جدید بسیار تکرار شده، در بیشتر موارد خود عیسی(علیه السلام) درباره خودش به کار گرفته و تنها چهار مورد است که دیگران او را پسر انسان خواندهاند: یوحنا، ۱۲:۳۴؛ اعمال رسولان، ۷: ۵۶؛ مکاشفه یوحنا، ۱: ۱۰ـ۱۳ و ۱۴: ۱۳ـ۱۴.(۳۴)
ویل دورانت مینویسد: «اصطلاح پسر انسان را که دانیال (۳۵) مترادف حضرت مسیح(علیه السلام) قرار داده بود، حضرت عیسی(علیه السلام) به کاربست؛ نخست بیآن که خودش را قصد کند؛ ولی در این عبارت که فرمود: «پسر انسان مالک روز سبت نیز است.»(۳۶) خود را مصداق آن گردانید.(۳۷)
مستر هاکس مینویسد: «مراد از پسر انسان، طبیعت جسمانی حضرت عیسی(علیه السلام) است؛ چنان که مقصود از پسر خدا، طبیعت اوست.»(۳۸)
۳. اسلام
میان شیعیان دوازده امامی، دو دیدگاه درباره شخصیت «ابن الانسان» وجود دارد:
أ. ابن طاووس با مسیحیان هم نظر است و در فصلی با عنوان «فی بشارة عیسى لتلامیذه أنه یعود إلى الدنیا» به بحث بازگشت حضرت عیسی(علیه السلام) به دنیا پرداخته و «ابن الانسان» را خود حضرت عیسی(علیه السلام) میداند.(۳۹)
ب. برخی «ابن الانسان» را همان موعود اسلام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دانسته و به تطبیق کارکردها و ویژگیهای او با حجت بن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداختهاند، زیرا حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در کارهایی همچون پاک کردن زمین از شرک و کفر و گسترش اسلام، گسترش رحمت و عدالت، تشکیل حکومت و در ویژگیهایی نظیر حوادث پیش از ظهور، چگونگی ظهور و جمع شدن یارانش شباهتهای فراوانی با «ابن الانسان» دارد.(۴۰)
پانوشت
۱. گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان، مقاله گونه اندیشه منجی موعود در یهودیت، ص ۱۸۳.
۲. نک: پسر خدا در عهدین و قرآن، ۹۶.
۳. همان، ص ۹۶؛ کتاب دانیال، ۷: ۱۳- ۱۴.
۴. اول اخنوخ، ۴۸: ۱۰؛ ۵۲: ۴.
۵. دوم عزرا، ۱۳: ۳.
۶. اول اخنوخ، ۱۲: ۳۲؛ ۷: ۲۹؛ ۱۳: ۲۵.
۷. دانیال، ۷: ۱۲ـ۱۳.
۸. اول اخنوخ، ۴۸: ۲ـ۱۰؛ دوم عزرا، ۱۲: ۳۲.
۹. دانیال، ۷؛ دوم عزرا، ۷: ۲۶.
۱۰. اول اخنوخ، ۴۶: ۱.
۱۱. گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان، مقاله گونه اندیشه منجی موعود در یهودیت، ۱۸۴.
۱۲. نک: همان، ۱۸۵.
۱۳. گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در مسیحیت، ۲۲۸ ـ ۲۲۹.
۱۴. نک: متی، ۱۶: ۱۳ـ۱۹.
۱۵. قاموس کتاب مقدس، ۲۱۹.
۱۶. نک: متی، ۲۰: ۲۸؛ صادقنیا، ۱۳۹۳: ۲۲۹.
۱۷. نک: رساله به رومیان، ۳: ۲۳ـ۲۵؛ گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در مسیحیت، ۲۳۰.
۱۸. پسر خدا در عهدین و قرآن، ۹۷؛ یوحنا، ۱۲: ۲۳.
۱۹. اعمال رسولان، ۱: ۱۱؛ گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در مسیحیت، ۲۲۶.
۲۰. نک: یوحنا، ۱۴: ۳؛ ۲۱: ۲۲ـ۲۳.
۲۱. نک: متی، ۱۶: ۲۷؛ ۱۹: ۲۸؛ ۲۵: ۳۱.
۲۲. نک: متی، ۱۹: ۲۸.
۲۳. نک: لوقا، ۱۹: ۱۱ـ۲۷.
۲۴. گونهشناسی اندیشه موعود در ادیان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در مسیحیت، ۲۲۷.
۲۵. انجیل متی، باب ۱۶، ۱۳ – ۲۳، ص ۵۴.
۲۶. انجیل متی، باب ۱۷، ۸ – ۲۱، ص ۵۶.
۲۷. انجیل متی، باب ۱۷، ۲۲ – ۱۸، ص ۵۷.
۲۸. نک: متی، باب، ۲۰، ۱۹-۳۰، ص ۶۴.
۲۹. متی، باب ۱۶، ۱۷ – ۲۴، ص ۵۵.
۳۰. یوحنا، باب ۱۲، ایه ۱۶-۲۸، ص ۲۶۶، یونانیان در پی ملاقات با عیسی(علیه السلام).
۳۱. یوحنا، باب ۹، آیه ۱۰ – ۲۹، ص ۲۵۸.
۳۲. متی، ۱۶:۱۳.
۳۳. پسر خدا در عهدین و قرآن، ۱۰۸.
۳۴. همان، ۹۷.
۳۵. دانیال ۷: ۱۳ـ۱۴.
۳۶. متی، ۱۲: ۸؛ لوقا، ۶: ۵.
۳۷. دورانت، ۱۳۹۰: ج ۳، ۶۷۰.
۳۸. قاموس کتاب مقدس، ۲۱۹.
۳۹. سعد السعود للنفوس منضود، ۵۹ ـ ۶۱.
۴۰. امکانسنجی تطبیق کارکردهای پسر انسان در کتاب مقدس بر منجی موعود شیعه، انتظار موعود، ش ۵۷، ۴۴ ـ ۶۷.
منبع: نقد نگاه موعودگرایانه بهائیت در مفهوم ابن الانسان بر اساس متون ادیان، محمد علی پرهیزگار، مشرق موعود، شماره ۵۰.
لینک پیگیری مقالات در پیام رسانها:
ایتا:
https://eitaa.com/bahaiat
تلگرام:
https://telegram.me/bahaiat_net
https://telegram.me/joinchat/BkW_SUFwlMXotBYfp0OE7A