در این مقاله کوتاه، به دلایل عدم مهدویت و قائمیت علی محمد شیرازی (باب) پرداخته میشود تا روشن گردد که او نمیتواند امام دوازدهم شیعیان اثنی عشری باشد:
1. مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) فرزند نهم امام حسین (علیه السلام) که نام پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (علیه السلام) است، نه علی محمّد شیرازی که نام پدرش میرزا رضا است.
2. علی محمد شیرازی هیچگاه و در هیچ یک از کتب و آثارش ادعای مهدویت نداشته است؛ بالعکس او پیوسته خود را باب و فرستاده مهدی موعود معرفی میکند: «اللهُ قَد قَدَّرَ أن یخرُجَ ذلِکَ الکِتابَ فی تَفسیرِ أحسَنِ القَصَصِ مِن عِندِ مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلی ابنِ مُحَمَّدِ ابنِ عَلی ابنِ مُوسَی ابنِ جَعفَرِ ابنِ مُحَمَّد ابنِ عَلی ابنِ الحُسَینِ ابنِ عَلی بنِ أبی طالِبٍ عَلی عَبدِهِ لِیکُونَ حُجَّةَ اللهِ مِن عِندِ الذِّکرِ عَلَی العالَمینَ بَلیغاً».(1)
مراد از محمّد بن الحسن، مهدی موعود (حجت بن الحسن عسکری) است و مراد از الذکر، خود علیمحمّد شیرازی است که در آن هنگام ادعای ذکریت داشت.
او در کتاب احسن القصص، به بابیت خود برای امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) اشاره میکند: «یا ایها الملأ انا باب امامکم المنتظر».(2) و در جای دیگر همین کتاب مینویسد: «فما هو الا عبد الله و باب بقیه الله مولیکم الحق».(3) وی با ادعای بابیت، قتل و جهاد با مخالفان را برای آمادهسازی ظهور مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) واجب میکند.(4)
2. علیمحمّد شیرازی از سال 1260 تا 1264 قمری از ادعای ذکریت و بابیت فراتر نرفته بود. او هنگامی که حروف حی را برای تبلیغ میفرستاد، از آنان خواست که اسم و رسم او را برای کسی آشکار نسازند و او را تنها «باب موعود» معرفی کنند: «در حین تبلیغ فقط بگوئید که باب موعود ظاهر شده دلیلش قاطع است و برهانش متین و کامل هر که به او مؤمن شود به جمیع انبیاء و رسل مؤمن است و هر که او را انکار نماید به انکار جمیع پرداخته است.» (5)
3. به ادعای بهائیان در تاریخ نبیل، علی محمد شیرازی، برای نخستین مرتبه در شعبان سال 1264 قمری بود که ادعای قائمیت و مهدویت خود را در تبریز آشکار ساخت (6) و در میان علمای تبریز گفت: «منم آن کسی که هزار سال میباشد که منتظر آن میباشید.»(7) از اینرو آیتی در گزارشهای خود مینویسد: «مریدان علیمحمّد در شورشقلعه طبرسی مازندران و شورش زنجان (در سالهای 1264 - 1267 قمری) از مسلمانی دم میزدند و نماز میگزاردند و از بابیت علیمحمّد شیرازی جانبداری میکردند.»(8)
5.عباس افندی در نوشتههای خود علیمحمّد شیرازی را باب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی میکند و در گزارش اعترافهای علیمحمّد شیرازی، از وجود مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و انتظار ظهور آن حضرت مینویسد.
بر اساس اعترافات موجود، علیمحمّد شیرازی مهدی موجود و منجی موعود شیعیان نیست. برخی نویسندگان بهائی بر آنند که تعابیر «حجت بن الحسن» و «بقیه الله» موجود در اعترافات علیمحمّد شیرازی را به حسین علی نوری برگردانده و بگویند مراد علیمحمّد از این تعابیر شخص حسین علی نوری است: «حضرت باب در اوّلین کتاب که بزرگترین آثار آن حضرت به شمار است راجع به حضرت بهاءاللّه چنین فرمود : یا بقیّة اللّه قد فدیتُ...». (9)
این تأویل و تحریفات باطل است، زیرا علیمحمّد شیرازی که مدعی منسب الهی است، باید به زبان قوم سخن بگوید و در زبان شیعیان، مراد از «حجت بن الحسن» و بقیه الله» کسی جز فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) یعنی دوازدهمین امام شیعیان نیست. لیکن به هر حال بهائیان با این ادعای خود پذیرفته اند که علی محمد شیرازی مدعی مهدویت و بقیه اللهی نبوده است.
4. بابیان دیروز و بهائیان امروز همیشه علیمحمّد شیرازی را «باب» خواندهاند(10) و با این عنوان (حضرت باب) برایش کتاب نوشتهاند.(11) بر این اساس او در میان پیروان خود نیز به عنوان مهدی موعود شناخته نشده و نمیشود.
5. مهدی موجود موعود، دوازهمین پیشوا و پاسدار دین اسلام است که مردم را به کتاب قرآن و شریعت اسلام فرامیخواند؛ نه نبی و رسول الهی جدیدی که دین تازهای برای پیروانش به ارمغان آورد: «الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِی وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِی یُقِیمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِی وَ شَرِیعَتِی وَ یَدْعُوهُمْ إِلَى کِتَابِ رَبِّی عَزَّ وَ جَل» (12)، زیرا پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) ائمه پس از خود را دوازده تن معرفی میکند که اولشان علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) و آخرشان قائم موعود (عجل الله تعالی فرجه) است و ایشان خلفای پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اوصیا ایشان و حجج خدای سبحان بر امت آن حضرت هستند: «الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ هُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَوْلِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِی بَعْدِی الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْکِرُ لَهُمْ کَافِرٌ».(13)
بر اساس این روایت، حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) قائم موعود(عجل الله تعالی فرجه) را دوازدهمین خلیفه و وصی خود بر امت اسلام معرفی میکند و هیچ یک از یازده وصی پیش از قائم موعود (عجل الله تعالی فرجه) ادعای شارعیت، نبوت یا نسخ اسلام نکردهاند؛ ولی علیمحمد شیرازی پس از ادعای مهدویت، ادعای نبوت میکند و در نامه ادعایی به شهابالدین آلوسی مینویسد: «و لقد بعثنی الله بمثل ما قد بعث محمّد رسول الله من قبل». (14)
وی در بیان عربی درباره ادعای نبوت خود مینویسد: «در هر زمان خداوند جل و عز کتاب و حجتی از برای خلق مقدر فرموده و میفرماید و در سنه 1270 از بعثت محمّد رسول الله، کتاب را بیان و حجت را ذات حروف سبع قرار داده.» (15) او در این نوشته، ضمن تأیید نبوت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بر اعتبار و حجیت کتاب خود (بیان) تأکید میکند و خود را حجت خدا در زمین مینامد. مراد از ذات حروف سبع، خود علیمحمّد شیرازی است که نامش هفت حرف دارد و این به معنای ادعای بعثت و نبوت است. (16)
ادعای نبوت علیمحمّد شیرازی با آیه خاتمیت منافات دارد: «ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّین»؛ (احزاب، 40) همچنین با روایت جاودانگی احکام اسلام در تناقض است: «حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا یَکُونُ غَیْرُهُ وَ لَا یَجِیءُ غَیْرُه»؛ (17) پس او نمیتواند مهدی و منجی موعود اسلام و ادامه دهنده راه و پاسدار شریعت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد.
6. بر اساس روایات اسلامی، مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه) باید پس از ظهور زمین را از عدل و داد پر سازد: «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» (18) ولی پس از پیدایش علیمحمّد شیرازی و ادعای مهدویت وی، نه تنها عدل و دادی فراگیر نشد؛ بلکه دو جنگ جهانی رخ داد و ظلم و فساد گسترش یافت و قتل و غارت به حدی رسید که جز اخبار عادی رسانههای جهان شد که روزانه از رسانههای گوناگون گزارش میشود؛ همان گونه که در روایات اسلامی وعده آن برای زمان پیش از ظهور داده شده است.
پانوشت
1. احسن القصص، ص 1.
2. همان، ص 200.
3. همان، ص 94.
4. همان، ص 94 و 350 - 353.
5. مطالع الانوار، ص 76.
6. قرن بدیع، ص 99؛ حضرت نقطه اولی، ص 286 - 299.
7. نقطه الکاف، ص 135.
8. الکواکب الدریه، ص 163 و 195.
9. مطالع الانوار، ص 12.
10. حضرت نقطه اولی، ص 142.
11. کتاب «حضرت باب»، نویسنده، نصرت الله محمّد حسینی، 1995.
12. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 411.
13. عیون اخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 59.
14. نصایح الهدی و الدین الی من کان مسلماً و صار بابیاً، ص 52 - 53.
15. بیان عربی، ص 3.
16. حق المبین در اثبات مهدویت و ابطال فرقه ضاله بهائیت، ص 58.
17. الکافی، ج 1، ص 58.
18. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 423.
منبع: مقاله: «بررسی و تحلیلی بر پیشینهشناسی بابیت و مهدویت علی محمد باب و رابطه آن با جریانهای باطنی»، فصلنامه انتظار موعود، شماره 53، محمّد علی پرهیزگار.
لینک پیگیری مقالات در پیام رسانها:
ایتا:
https://eitaa.com/bahaiat