بهائیت، طاهره قره العین را نماد تجدد طلبی و آزادی خواهی معرفی می کند و گفتار و رفتار او را سرمشق و الگوی زنان بهائی قرار می دهد. این جریان بر خلاف شعارهای تساوی حقوق زن و مرد و ...، جاذبه های جنسی زن را می خواهد، نه خودش را. زنان بهائی این سخن را با گوشت و پوست و استخوان خود درک کرده اند.

حسینعلی نوری (بها) از تقدم مردان بر زنان سخن می‌راند: «هر چند نساء با رجال در استعداد و قواء شریکند؛ ولی شبهه‌ای نیست که رجال اقدمند و اقوی. حتی درحیواناتمانند کبوتران وطاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود».(1) و پسرش عباس افندی (عبدالبها) زنان را بی‌استعداد، بی‌لیاقت و هیچ می‌‌خواند: «ای کنیزان عزیز الهی نظر  به استعداد و لیاقت خود نکنید، بلکه اعتماد بر الطاف و عنایات جمال مبارک داشته باشید، زیرا آن فیض ابدی گیاه را شجره مبارکه نماید و سراب را بارد و شراب کند، ذرّه‌ مفقود را جوهر وجود نماید و نمله معدوم را ادیب دبستان علوم فرماید. از خار گُل برویاند و از خاک سیاه ریاحین معطّر پر بها انبات نماید؛ سنگ را لعل بدخشان کند و صدف دریا را مملو از گوهر تابان فرماید».(2)

با توجه به آنچه گذشت، زن به خودی خود در بهائیت ارزشی ندارد؛ پس چه شد که زن جوانی همچون فاطمه زرین تاج، القابی همچون طاهره و قره العین گرفت و نماد زن تجدد طلب و آزادی خواه بهائیت شد؟

پاسخ را در گزارش واقعه بدشت بیابید:

فاطمه زرین‌تاج (قره العین) حجاب خود را برداشت و با آرایش پشت پرده‌ای آمد که پیش از آن برای بابیان سخنرانی می‌کرد.(2) او درباره نسخ شریعت اسلام گفت: «ای احباب گوش کنید، ای اغیار بدانید: احکام شریعت محمّدی اکنون بواسطه ظهور باب منسوخ کشته، احکام شریعت جدید باب هنوز به ما نرسیده و اکنون اشتغال شما به نماز و روزه و زکات و سایر آنچه را که محمّد آورده است، همه اعمالی لغو و افعالی باطل است و بدانها کسی جز غافلان و نادانان عمل نمی‌کند. به زودی مولای ما، باب بلاد را فتح می‌کند، عباد را مسخر می‌سازد؛ به زودی اقالیم هفت‌گانه مسکون روی زمین در مقابل وی تسلیم می‌شوند و او تمام ادیان موجود روی زمین را یکی می‌سازد تا دینی جز یک دین بر روی زمین باقی نماند و آن دین حق جدید باب و شریعت تازه اوست که هنوز جز اندکی از آن به دست ما نرسیده است؛ پس اکنون من به شما می‌گویم و گفته من حق است: امروز امر و تکلیف و نهی و تضییقی وجود ندارد و اکنون ما در زمان فترت واقعیم، پس از حالت تنهایی به حال اجتماع بیرون بیایید و این حجابی را که میان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است، پاره کنید؛  آنان را در کارهای خودتان شریک سازید و کارها را در میان خودتان و زنان بعد از آن که کام دل از آن‌ها برداشتید، تقسیم کنید؛ با آن‌ها آمیزش داشته باشید، آن‌ها را از خانه‌ها به انجمن‌ها ببرید، زنان گل‌های زندگی دنیا می‌باشند، گل را باید از شاخ بچینید و ببوئید، زیرا گل برای چیدن و بوئیدن آفریده شده و شایسته نیست که آن را آماده بدارید و بدان نیک نظر ندارید، آن‌ها را با لذت تمام ببویید، گل و شکوفه را باید چید و برای دوستان به ارمغان فرستاد... زنان خود را از دوستانتان دریغ مدارید، زیرا اکنون رادع و مانع و حد و تکلیفی وجود ندارد و کسی نمی‌تواند جلو کسی را بگیرد، پس حظ و نصیب خود را از این حیات و زندگی بردارید».(3)

این سخنرانی قره العین، کشف حجاب در بدشت و روابطی که با مردان بابی از جمله حسین علی نوری و محمد علی بارفروشی داشت، او را نماد زن آزادی خواه و تجدد طلب کرد و سپس شاخصه زن بهائیت ساخت.

آیا حقیقتاً این جایگاهی است که هر زنی می خواهد به آن برسد؟ آیا این شخصیتی است که بهائیان می خواهند به زن بدهند؟ آیا این جملات و این نگاه به زن، جز نگاهی ابزاری به جاذبه های جنسی زن است؟ چرا بهائیت به خود اجازه می دهد که حقیقت زن را تحریف کرده و او را ابزاری برای هوسرانی تعریف کند که باید میان مردان دست به دست شود؟

غیر از این است که زن هم یک انسان است می تواند به کمال حقیقی و هدف خلقت خود برسد؟

جالب است بدانید بابیان در ابتدای دعوت خود، فاطمه زرین تاج (قره العین) را رجعت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) معرفی می کردند و مردم مذهبی را به وسیله او به عنوان حضرت زهرا (س) و حسینعلی نوری به عنوان رجعت حسینی به سوی بابیت دعوت می کردند که در مقاله جداگانه ای به آن می پردازیم.

پانوشت
1.گلزار تعالیم بهایی، ص 288.
2.مکاتیب عبد البهاء، ج 7، ص 135 ـ 136.
3. مطالع الانوار، ص 262 ـ 264.
4. مفتاح باب الابواب، ص 133 ـ 134.

مقالات مرتبط:

1. قره العین، طاهره یا فاجره

2. سرگذشت قره العین در عراق

3. طاهره قره العین در بدشت