شعارهای بسیاری از سران فرق انحرافی صادر میشود؛ لیکن گاهی به پیشینه خود یا سران پیش از خود دقت نمیکنند؛ از جمله این شعارها، عدم جواز تقیه یا کتمان عقیده در بهائیت است.
بهائیت تقیه را ممنوع میداند، ازاینرو اشراق خاوری از شوقی افندی گزارش میکند: «چندی قبل تلغرافی از ارض اقدس بهعنوان آن محفل نورانی ارسال گردید و در آن تأکید گردید که راجع به سجلّ احوال و قید مذهب و آئین احبّای الهی در تمام نقاط امریّه در آن سرزمین اگر چنانچه مجبور و مکلّف بر تعیین و قید مذهب گردند، البتّه کتمان ننمایند و به تظاهر و تصنّع متشبّث نشوند؛ عقیده خویش را در کمال جرأت و وضوح اظهار نمایند و از عواقب و نتایج بیان حقیقت و ابراز ما فیالضّمیر خائف و نگران نشوند.»(۱)
همچنین از وی گزارش شده است: «عقیده کتمان ننمایند و از تقیّه اجتناب بنمایند. از پس پرده خفا برون آیند و قدم به میدان خدمت گذارند مضطرب و هراسان نباشند.»(۲)
یحیی نوری (برادر کوچک حسین علی نوری، جانشین علی محمد شیرازی، معروف به صبح ازل) به خواست علیمحمّد شیرازی (باب)، خود را از نگاه عموم مخفی، داشت و نه تنها از باورهای خود سخن نمی گفت، بلکه برای شناخته نشدن، لباس خود را نیز عوض کرد: «میرزا یحیی در لباس تبدیل، گاهی در نواحی و ضواحی بغداد به جهت تستّر به بعضی حِرَف مشغول و گاهی در نفس بغداد به لباس اعراب به سر میبرد.»(۳)
حسینعلی نوری (بهاء) نیز پس شکست در کودتا علیه برادر کوچک (یحیی) در ۱۲ رجب ۱۲۷۰ قمری از ایران گریخت و مخفیانه به تکیه دراویش نقشبندیه رفت؛ سپس به کوه سرکلو نزدیک سلیمانیه کردستان عراق فرار کرد(۴) و حدود دو سال نام و باور و دیگر مشخصات خود را مخفی داشت و با نام درویش محمّد ایرانی عمر گذراند.(۵)
بر اساس آن اصل عدم جواز تقیه و این کتمان های سران بابیت و بهائیت از دو حال خارج نیست:
۱. کسانی که از عدم جواز تقیه سخن میگویند، یا نمیدانند یا فراموش کردهاند که سران پیش از خود چه کردهاند و نادانسته برای دیگران نسخه پیچیدهاند و ممکن است، خواستهاند با مقایسه خود با صدر اسلام که پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمانان بر اعتقادات خود استوار بودند و زیر بدترین شکنجه ها هم از عقاید خود کوتاه نمی آمدند، خود را دینی الهی همچون اسلام بخوانند؛ ولی اینان غافلند که علی محمد شیرازی (باب) نه تنها ادعاهای خود را با چند ضربه تازیانه منکر شد، بلکه از یحیی نوری نیز خواست که لباسهای خود را هم تغییر دهد که کسی او را نشناسد و حسین نوری که هم عقیده و لباس و هم نام خود را تغییر داد.
۲. نسخه ای که سران بابیت و بهائیت می پیچند، برای پیروان این فرق است، نه خودشان، از این رو خودشان به هنگام ضرورت با کتمان عقیده و حتی بالاتر، تغییر نام و لباس عقاید و باورهای که هیچ، هویت خود را نیز کتمان کرده و میکنند.
پانوشت
۱. گنجینه حدود و احکام، ص ۴۵۶.
۲. همان، ص ۴۵۸.
۳. افندی، عباس، مقاله سیاح، ص ۳۸.
۴. آیتی، الکواکب الدریه، ص ۲۵۸؛ همچنین نک: فیضی، محمّد علی، حضرت بهاء الله، ۱۰۲ – ۱۰۳.
۵. نک: اعتضاد السلطنه، فتنه باب، ص ۱۴۷؛ همچنین نک: شیخ احمد روحی، هشت بهشت، ص ۳۰۲ – ۳۰۳؛ افندی، همان، ص ۳۸.
مقالات مرتبط
– تناقضات گفتاری و کرداری سران بهائیت درباه تقیه (کتمان عقیده)
پیگیری مقالات در تلگرام با کلیک روی آدرس زیر:
https://telegram.me/bahaiat_net
https://telegram.me/joinchat/BkW_SUFwlMXotBYfp0OE7A