همه موجودات از جمله انسان، خواستهها، غرائز و ویژگیهای ذاتی، فطری و نفسانی دارند و بر این اساس به حرکت تکوینی خود ادامه داده و به سر حد کمال میرسند.
در میان آنها، انسان هدف و خواستهای دارد که با تلاش و کوشش فراوان سوی آن گام بر میدارد و آن عبارت است از عشق به «جهان جاوید» و «حیات همیشگی»؛ ولی چون زندگی جاوید و حیات مصون از مرگ در دنیا ممکن نیست و هیچ کس در این جهان برای همیشه نمیماند، باید جهانی دیگری که مصون از زوال و محفوظ از پدیده مرگ وجود داشته باشد و آن جهان، همان قیامت است که سراسر زندگی است: «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ؛ این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر میدانستند.»(1)
صدرالمتألهین (رحمه الله) در باره فطری بودن باور به معاد و قیامت مینویسد: «خداوند حکیم در نهاد جانها محبت هستی و بقا و کراهت نیستی و فنا را قرار داده است و این کار صحیحی است، زیرا هستی و بقا خیر انسان است و خدای حکیم هرگز کار باطل نمیکند، پس هر چه در نهاد انسان قرار گرفته باشد، حق و صحیح است؛ بنابراین «جاودانطلبی» انسان دلیل آن است که یک جهان جاویدان وجود دارد که از زوال مصون است؛ یعنی حق و صدق بودن طلبْ، دلیل وجود مطلوب و مکان نیل به آن است؛ پس اگر جهان ابدی و جاودان مسلم است و دنیا شایستگی ابدیت را ندارد، سرای آخرت و معاد ضروری خواهد بود و اگر معاد و آخرت وجود نمیداشت، ارتکاز جاودانطلبی و محبت ابدیتخواهی در نهاد و نهان انسان باطل و بیهوده بود، در حالیکه در جهان طبیعت، باطل وجود ندارد، چون جهان امکان، ساخته خدای حِکم محض است و این گفته حکیمان است.»(2)
بر این اساس این باور اسلامی که روز قیامت و معادی وجود دارد و روح و جسم انسان، پس از مرگ برانگیخته می شود، اعتقادی است که با فطرت و طبیعت انسان نیز مطابقت دارد.
پانوشت
1. سوره عنکبوت، آیه 64.
2. (الحکم المتعالیة فی شرح الاسفار الاربعه، ج 9، ص 241
منبع: پایگاه جامع شناخت بهائیت
پیگیری مقالات در تلگرام با کلیک روی آدرس زیر: