در بحث مهدویت، دو گونه انحراف وجود دارد:
أ. گروهی با مصداق سازی، مردم را به انحراف کشاندند تا به منافع خود برسند؛
ب. دسته ای با ادعای مهدویت، از جایگاه زمانی و مکانی خود سودجویی می کردند.

از آنجا که همه مسلمانان به وجود مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایمان داشتند، پیوسته از صدر اسلام  ظهورش را انتظار می کشیدند. این انتظار در ایام هرج و مرج و حوادث ناگوار تاریخ شدت می گرفت، به گونه ای که گاهى اوقات، افرادى را به اشتباه مصداق واقعى این امر می پنداشتند که نمونه هایی را بر می شماریم:

۱. محمد بن حنیفه: مختار که به انتقام از جریان کربلا برخواست، مهدویت را به محمد بن حنیفه نسبت داد، از این رو  مردم  محمد را مهدی دانسته و به او می گفتند: «السلام علیک یا مهدى». در برخی از نقل ها هست که او نیز در پاسخ مى گفت: «بلى من مهدى هستم.» البته در ادعای مهدویت محمد بن حنفیه، اختلاف است؛ لیکن از چند مسئله، احتمال ادعا داشتن او، قوت می گیرد:

أ. امام حسین (علیه السلام) را برای نرفتن به عراق نصیحت می کند. (خود را از امام زمان خود بالاتر می بیند که جرأت نصیحت کردن ایشان را به خود می دهد.
ب. حدیثی از امام سجاد (علیه السلام) که کنار حجر الاسود به محمد بن حنفیه می گوید: می خواهی بگویم حجر الاسود به امامت من شهادت دهد و حجر الاسود به امامت امام سجاد (ع)شهادت می دهد.
ج. حدیثی از امام سجاد (علیه السلام) که در قبرستان به ایشان می گوید: می خواهی مردگان به امامت من شهادت دهند و مردگان به امامت امام سجاد (ع) شهادت می دهند.
و …

۲. گروهى از مردم محمد بن عبدالله بن حسن را مهدى مى دانستند.

۳. گروهى از مردم امام صادق (علیه السلام) را مهدى موعود دانسته اند، در حالی که حضرت پیوسته با فرقه گرایی های زمان خود مبارزه کرده اند.

۴. گروهى از مردم امام کاظم (علیه السلام) را مهدى پنداشتند و به اشتباه بر ایشان توقف کردند، در حالی که حضرت چنین ادعایی نداشتند.

۵. گروهى از مردم اسماعیل فرزند امام صادق (علیه السلام) را مهدى مى دانستند، در حالی که او در زمان امام صادق (علیه السلام) از دنیا رفت و حضرت خود این امر تکذیب کردند و بارها جسد او را در تشییع جنازه به مردم نشان دادند تا همگان بدانند که او از دنیا رفته است.

۶. گروهى از مردم فرزند امام هادى (علیه السلام) را مهدى مى دانستند.

۷. گروهى از مردم امام باقر (علیه السلام) را مهدى مى دانستند، در حالی که ایشان خود منکر بودند.

۸- عده اى گفته اند که حجه بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بنام محمد را فرزندى بنام مهدى بوده که او مهدى موعود است.

۹- عده اى عبدالله حرب را مهدى موعود پنداشته اند.

۱۰- عده اى محمد بن اسماعیل را پس از امام صادق (علیه السلام) مهدى موعود دانسته و از پذیرش امامت امام کاظم (علیه السلام) سرباز زدند.

۱۱- عده اى مى گوید یزید به آسمان سعود کرده و مهدى موعود است.

۱۲- عده اى مى گویند امام حسن عسگرى (علیه السلام) زنده است و مهدى موعود است، در حالی که ایشان هیچ گاه چنین ادعایی نکرده و درباره تولد و امامت فرزندشان به نزدیکان سفارش کرده اند.

۱۳- عده اى مى گویند ابومسلم خراسانى امام زنده و غائب است.

ولى تاریخ نشان مى دهد که هیچیک از اینان مهدى موعود نبوده است، زیرا پس از ظهور مهدی، جهان پر از عدل و داد می شود، از این رو نباید اینهمه جنگ و خونریزى و بى عدالتى و فساد و فحشاء بر جوامع بشرى حاکم باشد.

منابع
۱- فرق الشیعه، ص. ۹۶
۲- ملل و نحل شهرستانى ۱، ص ۲۸۴،. ۲۴۵.

منبع: پایگاه جامع شناخت بهائیت

آدرس تلگرام:

https://telegram.me/bahaiat_net

https://telegram.me/joinchat/BkW_SUFwlMXotBYfp0OE7A